راه و رسم زندگی جهادی

امام خامنه ای: زندگی منطبق با اهداف خلقت انسان زندگی مجاهدانه است

راه و رسم زندگی جهادی

امام خامنه ای: زندگی منطبق با اهداف خلقت انسان زندگی مجاهدانه است

سبک زندگی جهادی یکی از انواع سبک های زندگی است که بسیار می تواند به جامعه ی امروزی ما کمک کند.. یکی از مصداق های بارز این سبک زندگی که در چند سال اخیر رونق فراوانی داشته، اردوهای جهادی است

گذری بر روحیه جهادی از ابتدای انقلاب تا کنون

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ۰۳:۲۸ ب.ظ

- «آن جایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد انسان در ایمان آرمان و خدمت به دیگران حل می شود و خود را فراموش می کند.» (2)
- «وقتی انسان برای اعلای کلمة حق، اعلای کلمة اسلام، عزت بخشیدن به امت اسلامی و ملت مؤمن و مسلمان ایران تلاش می کند، این جهاد میشود، جهاد فیسبیلاللَّه.» (3)
- «با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.» (4)
- «روحیة جهادی داشته باشیم؛ یعنی کار را برای خدا، با جدیت و به صورت خستگیناپذیر انجام دهیم - نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف - بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت.» (5)
گزاره های اصلی شکل دهنده تفکر جهادی در صورت مصاحبه با جهادگران نیز به دست خواهد آمد که عمده ترین گزاره های شکل دهنده اندیشه آنان عبارتند از:
* جهاد وظیفه ای غیر قابل اجتناب است که گاهی صورت عینی و گاهی صورت کفایی به خود می گیرد.
*جهاد "جان دادن" نیست بلکه "جان کندن" است.
* مهمترین جزء تفکر جهادی مبتنی بر جلوه های درونی آن است که عرفا آن را جهاد اکبر در مبارزه با نفس می دانند(صحیفه امام، جلد 21، ص 205).
* یکی از مهمترین جلوه های جهاد بیرونی، مجاهدت در راه خداست که در صریحترین شکل در جهاد دفاعی در جبهه جنگ متجلی می گردد.
* پس از جهاد در جبهه جنگ، جهاد برای رفع استضعاف و فقر از ارزشمندترین فعالیت های هر انسان است.
* مرتبه جهادگران و مجاهدان به تقوای آن ها بستگی دارد و هیچ یک بر دیگری برتری ندارند. در ابتدا جهادگران قدیم همه شبیه هم بودند، ولی سیستم جدید همه چیز را رها کرد و به تحصیلات بها داد!
* ارزش افزوده حاصل از فعالیت جهاد، هدیه¬ای است از جهادگران به کل جامعه.
* جهادگران قدیم قبلا به اندازه توان کار می کردند و به اندازه نیاز حقوق می گرفتند، ولی اکنون باید به اندازه ای که دیگران تشخیص می دهند کار کنند و به اندازه ای که آنان تعیین می کنند حقوق بگیرند.
* جهادگران قدیم هنگامی که شب ها در تهران قدم می زدند، می دیدند که غذای اسراف شده که در یک سطل آشغال مردم شمال تهران ریخته شده، به حدی است که در صورت اسراف نشدن می توانست به راحتی یک خانواده روستایی جنوب کشور را سیر نماید. بغض در گلویشان می ترکید!
* یک جهادگر به فکر خشکاندن ریشه مشکلات است؛ نه به فکر تعامل با مشکلات... .
* یک مبارز به فکر حذف کامل موانع است؛ نه به فکر دور زدن و رفع مقطعی آن... .
* یک مجاهد به فکر تحول، آبادانی و شکوفایی است؛ نه به فکر کاری سطحی و کلیشه ای... .
* یک فرد انقلابی به فکر یاد دادن ماهیگیری است؛ نه به فکر تحویل ماهی درب منزل... .
* جهاد اصلی برای اصلاح طلبی است؛ نه برای مصلحت طلبی و محافظه کاری... .
* جهاد اصلی برای برپایی عدالت است؛ نه برای تحمیل حقارت... .
بنابراین هدف عالیِ یک مبارز و مجاهد واقعی، جهاد برای خشکاندن ریشه¬های مشکلات مادی و معنوی، بدور از محافظه کاریها و مصلحت طلبی هاست و به کارهای ظاهری و مقطعی اکتفا نمی کند.
نخستین جهادگران انقلاب:
ایده ابتدایی تشکیل نهادی دانشجویی برای اداره مناطق بحرانی محروم و دورافتاده از جمله کردستان، سیستان و بلوچستان، گنبد و ترکمن صحرا، مسجد سلیمان و خوزستان و چهارمحال و بختیاری و هدایت امور سیاسی و فرهنگی و فعالیت های انقلابی و مردمی این مناطق با استفاده از امکانات ارتش توسط برخی از دانشجویان و اساتید دانشگاه های مختلف مطرح گشت.
اولین گروه اعزامی از گروه¬های زیر بودند که تا تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۵۷ اعزام شدند و به مدت سه ماه در این مناطق فعالیت کردند.
- گروه اعزامی پلی تکنیک به سرپرستی محسن میردامادی و علی اکبر مهر فرد به کردستان.
- گروه اعزامی دانشگاه صنعتی آریامهر به سرپرستی حسین شوریده و ابراهیم اصغرزاده به گنبد و ترکمن صحرا.
- گروه اعزامی دانشگاه صنعتی اصفهان به سرپرستی محمود حجتی به شهرکرد.
- گروه اعزامی دانشگاه تهران به سرپرستی مرحوم جواد خیابانی (احتمالاً) به سیستان و بلوچستان.
پس از اعزام این گروه ها لزوم ایجاد نهضت جهاد سازندگی با مشارکت دانشجویان در کشور احساس شد این طرح در اردیبهشت ۵۸ در دانشگاه های ایران مورد نظرخواهی قرار گرفت که با موافقت دانشجویان روبرو شد، بنابراین طرح تشکیل نهضت مدون شد و توسط شهید بهشتی به استحضار رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) رسید. ایشان مهلتی یک ماه را برای تشکیل این نهضت در نظر گرفت و در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ چهار ماه بعد از انقلاب اسلامی فرمان تشکیل جهاد سازندگی را صادر کرد. در ابتدا شهید بهشتی به عنوان نماینده شورای انقلاب فرهنگی در جهاد سازندگی تعیین و سپس حجت الاسلام ناطق نوری به عنوان نماینده امام خمینی(ره) و آقای محمدحسین بنی اسدی به عنوان نماینده نخست وزیر و آقایان رضا افشار، عباس احمد آخوندی و مجتبی آلادپوش به عنوان اولین شورای مرکزی جهاد سازندگی تعیین و کار خود را آغاز نمودند.
فراز و نشیبهای جهاد سازندگی
یکی از موفق ترین وزارتخانه های اقتصادی کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وزارت جهاد سازندگی محسوب می شد. نمونه ای عینی از الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، وزارتخانه ای که ساختار اولیه و اساس نامه اش چهار ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی با فرمان حضرت امام(ره) در 27 خرداد ماه 1358 تصویب و بنیان نهاده شد.
واقعیت آن است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضرورت تشکیل و پی ریزی نهادی مستقل برای زدودن آثار ستم شاهی از چهره ی روستاها و مناطق محروم کشور به صورت یک خواست عمومی مطرح شد. این ضرورت از آن جا ناشی می شد که تشکیلات اداری و دوایر دولتی که در رژیم پهلوی بناشده بود، بر اساس توسعه ی نظام شهری پایه ریزی گردیده بود و اصولاً در الگوی توسعه ی اقتصادی رژیم شاه، تشکیلات و سازمانی برای رفع نیازهای روستاییان که تأمین کننده ی امنیت غذایی کشور و به ویژه تولید کنندگان فرآورده های زراعی و دامی بودند، پیش بینی نشده بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، ضرورت بازسازی روستاها و احیای کشاورزی به عنوان نخستین گام در دست یابی به آرمان و اهداف انقلاب مطرح و منجر به تأسیس نهادی مستقل و مردمیتحت عنوان «جهاد سازندگی» شد.
امام(ره) در این فرمان، بر نکاتی قابل تأمل تأکید کردند: «... این دیوار شیطانی بزرگ که شکست، پشت این دیوار خرابی های زیادی هست و ناچاریم که برای سازندگی، به ملت متوجه بشویم. برای این که خرابی هایی را که در طول مدت حکومت جائر پهلوی در مملکت ما حاصل شده است ترمیم کنیم و بحمدالله ملت ما راجع به سازندگی مهیا بودن خود را اعلام کردند. دانش جوهای عزیز، متخصصین، مهندسین و بازاریان،کشاورزان همه ی قشرهای ملت داوطلب اند که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده، بسازند. از این جهت باید ما این جهاد را به سازندگی موسوم کنیم»( صحیفه امام، ج 8، ص 181).
امام(ره) حتی ثواب این جهاد را بالاتر از زیارت مکه و مدینه دانستند و گفتند: «من از اشخاصی که برای زیارت هایی مثل زیارت مکه ی معظمه و مدینه ی منوره می خواهند به طور استحباب بروند، از آن ها می خواهم و تقاضا می کنم که شما که برای ثواب می خواهید به مکه مشرف بشوید و یا می خواهید به مدینه ی منوره و یا به عتبات عالیات مشرف بشوید، امروز ثوابی بالاتر از این نیست که به برادران خودتان کمک کنید و این سازندگی را همه با هم شروع کنیم که ایران خودتان درست ساخته بشود و برادران شما نجاتیابند».
بدین ترتیب بود که جهاد سازندگی به صورت یک نهاد مردمی با فرمان امام خمینی در تابستان 1358 تشکیل گردید و از همان آغاز توانست خیل عظیم نیروهای دلسوز و جوان و نیز متخصصین متعهد را در رشته های گوناگون برای احیا و نوسازی روستاها به سوی خود جلب نماید.
در 27 شهریور 1358، اساسنامه جهاد به تصویب هیئت وزیران رسید. طبق اساسنامه ،هدف از تشکیلِ جهاد سازندگی ، بسیج امکانات و استعدادهای مردم و دولت برای همکاری در امور تهیه و اجرای سریع طرحهای سازندگی باتوجه و تأکید بر نیازهای روستاها و نقاط دورافتاده مملکت اعلام گردید (ایران . قوانین و احکام ، ص 1).
زمینه فعالیت جهاد سازندگی در سالهای نخست آن ، به عمران ، خدمات رسانی و آموزشهای فنی منحصر بود، ولی بنا به ضرورت و مقتضیات جامعه ، مسئولیتهای جهاد، دائماً در حال تغییر و تحول بود و رسیدگی به اموری چون امور فرهنگی ، بهداشت و اشتغال را نیز برعهده گرفت (میرزایی ، ص 114).
جهاد سازندگی و دفاع مقدس:
جهاد سازندگی با شروع جنگ تحمیلی نقش مؤثر و چشمگیری در زمینه فعالیتهای فنی و مهندسی در جبهه ها ایفا کرد. شاید بتوان بخش بزرگی از پیروزیهای رزمندگان اسلام در عملیات گوناگون جنگ را ناشی از ایثار و فداکاری جهادگران دانست. انتخاب واژه «سنگرسازان بی سنگر» از سوی امام(ره) بیانگر عمق فداکاری و اخلاف جوانان جهادی بود که در زیر باران گلوله و دید مستقیم دشمن به احداث خاکریز و پل و سنگر و استحکامات می پرداختند. عبور نیروهای ایران از روزدخانه مرزی اروند و غافلگیری نیروهای عراقی در عملیات والفجر 8 (فتح فاو ـ سال 1365) از شاخص ترین عملیات مهندسی رزمی جهاد محسوب می شود که با حیرت جهانیان روبرو شد و نقش برجسته جهاد سازندگی در جنگ را نشان داد.
جنگ عراق با ایران ، زمینه های فعالیتهای جهاد را متحول کرد و بر مقدار آن افزود. وظایف محول به جهاد سازندگی ، در طول جنگ ، پشتیبانی امور مهندسی جبهه و بازسازی و نوسازی مناطق جنگ زده بود. (ایروانی ، ص 225).
جهاد سازندگی تا 1362 نهادی دولتی محسوب نمی شد، اما انجام کارهای زیربنایی و تولیدی ، اهتمام به مشارکت در سیاست گذاریهای کشور و مهم تر از همه تلاشهای بی وقفه آن سبب شد تا به وزارتخانه تبدیل شود. بدین منظور، مجلس شورای اسلامی در آذر 1362 لایحه تشکیل وزارت جهاد سازندگی را تصویب کرد (ایروانی ، ص 195؛ ایران . قوانین و احکام ، ص 8). وزارت جهاد سازندگی از 1363 ش عهده دار وظایف جدیدی شد.
پس از پایان جنگ ، جهاد سازندگی به بازسازی مناطق جنگ زده پرداخت (وزارت جهاد سازندگی ، 1372 ، ص80).
دستاوردهای جهاد سازندگی در دوران فعالیتش: دستیابی به خودکفایی و بی نیازی از واردات در بخش دام و طیور؛ بهره گیری از روشهای مناسب صید در بخش شیلات ؛ پرورش و تولید سالانه هزاران تُن میگو و ماهیان سردابی و گرمابی ؛ اجرای بیش از دو هزار طرح راه سازی ، ساخت مدرسه ، جایگاه سوخت ، چاه کشاورزی و برق رسانی و احداث جایگاههای توزیع سوخت در بخش عشایر؛ اجرای طرح ساماندهی خروج دام از جنگل ، مدیریت و احیا و غنی سازی جنگلهای دیگر کشور، اجرای طرح ملی تعاون دام و مرتع ، توسعه فضای سبز و جنگل کاری و ایجاد کمربندهای سبز حفاظتی در بخش منابع طبیعی (همان ، ص 84 ـ 88).
جهاد سازندگی به منظور برقراری پیوند بین فعالیتهای اجرایی با مراکز تحقیقاتی ، اقداماتی کرد؛ از جمله راه اندازی شش مؤسسه تحقیقاتی مادر شامل رازی (فعال در زمینه تولید واکسنهای پزشکی و دامپزشکی )، جنگل و مرتع ، دامپروری ، شیلات ، آبخیزداری و مهندسی ، مرکز اطلاع رسانی و خدمات علمی جهاد سازندگی به عنوان نخستین مرکز اطلاع رسانی علمی کشور (تأسیس 1372)، مؤسسه آموزش عالی علمی ـ کاربردی جهاد سازندگی (همان، ص 89).
کمک به مناطق محروم کشورهای مسلمان نیز از اهداف جهاد سازندگی بود. جهاد سازندگی با تأسیس دفاتری در کشورهای تانزانیا، سیرالئون ، غنا و لبنان به اجرای طرحهایی چون کشت آبی و دیم ، تهیه و توزیع ادوات صیادی ، آموزش روستاییان و کشاورزان ، ارائه خدمات و احداث مراکز درمانی در این کشورها پرداخته است (همان، ص 77ـ 78).
جهاد سازندگی پس از جنگ:
واقعیت آن است که پس از پذیرش قطع نامه و پایان جنگ تحمیلی عراق برضد ایران، به یک باره جریان‎های اقتصادی فعال شدند و جریان‎های فرهنگی در انزوایی مظلومانه قرار گرفتند و پس از مدت کوتاهی، فرهنگ تابع اقتصاد لیبرالی شد. این سیر به همه دنیا و من جمله ایران سرایت کرد. ایران که به شدت در برابر لیبرالیسم فرهنگی و سیاسی مقاومت می کرد، ناگهان لیبرالیسم اقتصادی و شاید بتوان گفت لیبرالیسم اداری را مشتاقانه پذیرا گشت. حاصل این پذیرش شتابزده، فراموشی مواضع فرهنگی و حتی سیاسی جهاد بود. در واقع در این شرایط که آشفتگی موضع ایران در برابر تحولات جهانی کاملا آشکار بود، آنچه وجه المصالحه پیشرفت اقتصادی قرار گرفت، ارزش های فرهنگی بود.
در این شرایط، اقتصاد لیبرال ‏زده ای که دولت وقت به عملیاتی شدن آن به شدت اهتمام می ورزید، مشوق فرهنگ لیبرالی گردید و کارگزاران آن، تغییر چهره و ساخت اداری کشور با ظرفیتی منفعل را دنبال کردند. به دلیل شرایط حاکم بر وزارت جهاد سازندگی، طیفی خاص از جریان سیاسی مورد اشاره در این وزارتخانه نیز حاکم شد. این طیف با تفکراتی خاص موضوع انحلال وزارت جهاد سازندگی را با همان تفکری که «بنی صدر» برای مقابله با این نهاد انقلابی در سر می پروراند، دنبال کرد البته باید به این نکته نیز اشاره نمود که برخی منافع و رانت های اقتصادی نیز در کنار این تفکر وجود داشت که طی سال های پس از جنگ توسط تیم اقتصادی کارگزاران در این وزارتخانه دنبال می شد. در فاصله ی کوتاهی پس از پایان جنگ تحمیلی، «اکبر هاشمی رفسنجانی» سکان اجرایی کشور را بر عهده گرفت و اجرای نخستین برنامه ی 5 ساله ی توسعه ی اقتصادی پس از انقلاب آغاز شد. در این دوره، هم زمان با افزایش درآمدهای نفتی و دریافت وام های خارجی، با نفوذ طیف لیبرال ها در تیم اقتصادی دولت و چراغ سبز رییس جمهور وقت، سیاست درهای باز اقتصادی عملیاتی شد.
در این دوران بازخوانی و حتی یادآوری ارزش ها، شعارزدگی و دهه اولی(دهه اول انقلاب) نامیده می شد. سپس به تدریج جریانی تقویت شد که در امتداد آن، دهه اولی ها و دهه دومی ها، جای خود را به دهه سومی ها دادند که در آن همه چیز فراموش شده بود، جز خاطراتی داستانگونه که از قصه رستم و سهراب جدیدتر بودند ولی عمق تراژدیک آن ها کمتر از آن بود؛ زیرا از این به بعد هنرمندان حقوق بگیر (نه هنرمندان مجاهد غیرقابل خرید و فروش) مدافع آن ارزش ها شده بودند. پس روحیه و فرهنگ جهادی به تاریخ پیوست؛ زیرا حتی هنرمندان مجاهد نیز به تدریج از جریان هنر پس از جنگ حذف شدند و زیبایی هنر براساس معیارهایی جدید تعریف شد.
اما جهاد به تدریج به یک بوروکراسی ماشینی تبدیل شد که از مجموعه ای از افراد حرفه ای، متخصص، مأموریت گرا و داوطلب، در کنار عده ای بوروکرات تشکیل شده بود. به تدریج فراگردهای رسمی استخدام از طرق قراردادی، رسمی و طرح سربازی، به تدریج بر تعداد بوروکرات ها افزود و از نسبت تعداد داوطلبان به کل شاغلین جهاد کاست و اینچنین بود که جهاد سازمانی شد که وزارت جهاد کشاورزی نام گرفت.
ابوالفضل حسن بیکی فرمانده قرارگاه پشتیبانی و مهندسی حمزه سید الشهدا(ع) در برنامه تلویزیونی «راز» که آخرین برنامه پیش از ماه مبارک رمضان 1389 با "موضوع دلایل انحلال جهادسازندگی" بود، اظهار داشت: بعد از جنگ و با پذیرش قطعنامه 598، مثلث شومی در کشور ایجاد شد که برخاسته از نظریاتی خاص بود؛ سه نفر از سه طیف فکری احساس می کردند باید در این مقطع با شعارهای امام (ره)، تیر خلاص را به ارگان های انقلابی بزنند و این بحث را مطرح می کردند که "چه کسی می خواهد به پابرهنگان برسد"؛ در حالی که قبل از اتمام جنگ همواره از طریق مسئولان مطرح می شد که وقتی جنگ تمام شود، نیروهایی که در جبهه ها عاشقانه و شهادت طلبانه کار می کنند، کشور را می سازند؛ چون به موازات انقلابی که کردند یک فرهنگ جدید در کشور و در دنیا به وجود آوردند.
بحث دیگری که آن مثلث شوم مطرح می کرد، موضوع توجیه اقتصادی بود؛ آنها می گفتند "باید هزینه ها را پایین بیاوریم" بالاخره شرایط سختی حاکم بود؛ نفت بشکه ای 8 دلار بود که به جنگ هم فشار بسیاری می آورد؛ درست است که مردم بسیار کمک می کردند و نواقص را تأمین می کردند، اما امام و مقامات کشور همواره در صدد این بودند که به مردم فشار نیاید. توجیه مثلث شوم این بود که جهاد، توجیه اقتصادی ندارد. وقتی این مسئله مطرح شد توجه ها معطوف ارگان های انقلابی شد.
حسن بیکی با اشاره به جلسه ادغام جهادسازندگی با وزارت کشاورزی گفت: وقتی از جلسه ادغام بیرون آمدیم، من و شرعی خیلی ناراحت بودیم؛ گفتم "آقای شرعی خدمت حاج آقا (مقام معظم رهبری که در آن دوران رئیس جمهور بودند) برویم "؛ آقای شرعی به دلایلی نتوانست بیاید و بنده خدمت آقا رسیدم و گفتم " آقا وضعیت اینگونه است. اینها می خواهند پادگان های سپاه و ارتش را بفروشند و چند تا شعار هم در جامعه توی بوق کرده اند مثل مستضعفین و پابرهنگان و بهداشت و درمان و آموزش و پرورش "؛ آقا آن روز خیلی ناراحت شدند؛ گفتم "اینها می خواهند پادگان های فلان و فلان را تحت عنوان اینکه مردم را خانه دار کنند، بفروشند " و آقا فرمود: "اگر اینها می گفتند ما می خواهیم پادگان ها را پارک کنیم من ناراحت نمی شدم. محیط سبز تهرانی ها و اکسیژن ساز تهرانی ها این پادگان ها است؛ اگر می گفتند می خواهیم پارک درست کنیم، ناراحت نمی شدم".
پس از این دوران و روی کار آمدن دولت اصلاحات، نیروهای نهادینه شده در وزارت جهاد سازندگی، تحرکات خود برای انحلال این وزارتخانه را سرعتی بیش تر بخشیدند و عاقبت با فشار به وزیر وقت (محمد سعیدی کیا)، وی را وادار به امضای طرح ادغام وزارت جهاد سازندگی با وزارتخانه ی کشاورزی کردند. پس از انحلال جهاد سازندگی، وزارتخانه ی جدید تحت عنوان وزارت «جهاد کشاورزی» تشکیل شد که این موضوع با مخالفت های بسیاری روبه رو گردید. رهبر معظم انقلاب نیز با نارضایتی از این ادغام در سخنانی فرمودند: «باید ویژگی های مثبت جهاد سازندگی و روحیه ی جهادی در وزارتخانه ی جدید حفظ شود و گسترش یابد تا مشکلات کشاورزی ، روستاها و مسأله ی مهاجرت حل گردد.»
اما برخلاف این توصیه ی رهبری، وزارتخانه ی جدید با تفکراتی انحرافی تشکیل شد. «محمود حجتی» که از سوی «سیدمحمد خاتمی» به عنوان وزیر وزارتخانه ی جهاد کشاورزی به مجلس معرفی شده بود، در جریان اخذ رأی اعتماد آشکارا اعلام کرد که من مقلد «آیت الله منتظری» هستم. وی پس از اخذ رأی اعتماد، با حذف نیروهای انقلابی از این وزارتخانه، تیم مورد نظر خود را که عمدتاً از باند «عبدالله نوری»، وزیر کشور دولت های کارگزاران و اصلاحات بود را در این وزارتخانه، حاکم کرد. این تیم که سال ها انتظار چنین فرصتی را می کشید، در مدت کوتاهی توانست با حاکم شدن بر بخش های استراتژیک این وزارتخانه، صادرات و واردات بسیاری از بخش ها نظیر واردات پروتئین، لبنیات، میوه و علوفه ی کشور را در دست بگیرد و ثروت عظیم و باد آورده ای را به جیب باندها و جریان هایی خاص بریزد.
به منظور رفع نابسامانی ها و نارسایی ها در بخش کشاورزی! براساس قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جهت اصلاح نظام اداری!، کاهش تصدی های غیر ضروری!، ارتقای بهره وری و کارایی نیروی انسانی و مدیریت دستگاههای اجرایی، حذف موازی کاری ها و تجمع امور کشاورزی، دام، توسعه و عمران روستایی لایحه ادغام وزارت جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی و تشکیل وزارت جهاد کشاورزی توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی تهیه شد و در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۷۹ با قید یک فوریت به مجلس شورای اسلامی رفت. این لایجه در تاریخ ۶ دی ۱۳۷۹ به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید و در تاریخ ۱۰/9/۱۳۷۹ توسط شورای نگهبان تایید شد.
واقعیت این است که نظام فکری جدید ایران پس از پیروزی انقلاب، به سازه های سازمانی جدیدی نیاز داشت و نهاد جهاد سازندگی نویدبخش توسعه چنین سازمانی بود. ولی این نهاد در سیر تطور خود، به وزارتخانه ای بوروکراتیک تبدیل شد و سپس با یک بوروکراسی سنتی ادغام گشت و به تدریج در آن استحاله شد(عزت پور، 1390).
جهاد سازمانی بود متفاوت با همه سازمان های معاصر خود! ولی متاسفانه به لحاظ برخی سهل انگاری ها در ثبت و ضبط مختصات ویژه فرهنگی آن و اصرار بر تبدیل آن به بوروکراسی ماشینی، بسیاری از ویژگی های منحصر به فرد خود را از دست داد و به سازمانی معمولی با مختصات سازمان های متداول ایرانی تبدیل شد. بدینسان سازهای متناسب با اهداف انقلاب، به سازهای متناسب با نظام های اداری پیش از آن تغییر ماهیت داد؛ در حالی که ماهیت این نهاد، با ادهوکراسی های (6) مستقل تناسب بیشتری داشت؛ ادهوکراسی¬هایی وابسته به یک سیستم بوروکراتیک مرکزی؛ ادهوکراسی هایی که در قالب هسته های مستقل جهادی، در شبکه ای از گروه های حرفه ای و تخصصی می توانستند، سیستم خدمت رسانی بی نظیری را در جهان تحولات ساختاری معرفی نمایند و سازمانی ایجاد نمایند ماموریت گرا، هدف مند، کم هزینه، و ایثارگر که همواره موجودیت خود را وقف شده در جهت نیل به هدف انگاشته، مهیای رفع استضعاف از محرومین جامعه گردد. اما شرایط دوره های پس از جنگ و استراتژی های توسعه اقتصاد محور، وجود چنین سازمانی را تاب نیاورد و در جریان استحاله فرهنگی، جهاد سازمانی شد که اکنون فقط خاطره ای دارد از سازمانی که بقای خود را در استمرار خدمت به جامعه می یافت؛ و اکنون فقط انگاره هایی ذهنی از آن بر جای مانده است.
طرح بسیج سازندگی
در این مقطع بود که تدبیر هنرمندانه، تیز بینانه و هوشیارانه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای(مدظله) جهت تشکیل سازمان بسیج سازندگی کاملا مشهود است. ایشان به منظور برون¬رفت از مشکلات بروکراتیک ذکرشده و همچنین حفظ روحیه جهادی و خودجوش اقشار مختلف در تاریخ 17/2/79 فرمان تشکیل بسیج سازندگی را به شرح صادر فرمودند:
«بسیج یک نعمت بزرگی است که امروز در اختیار ماست، اگر از این نعمت خوب استفاده نشود کفران نعمت شده است. هر نعمتی که کفران بشود خدای متعال، آن کفران کننده را مجازات خواهد کرد و اولین مجازات این است که از آن نعمت محرومش می کند. یک چیز دیگری به ذهن من آمد که گفتیم آقای حجازی و آقای سعیدی کیا شاید بتوانند آن کار را راه بیاندازند، نمی دانم حالا به کجا رسیده، طرح «بسیج سازندگی». یعنی این سه ماه تابستان بچه ها بیکارند عده ای بعد از تابستان هم بیکارند .پشت کنکوریها و ... اینها را سازماندهی کنید. سازماندهیش با شما، سازماندهی و اعزام با شما، شناسائی های قبلی با جهاد سازندگی و دفتر مناطق محروم ریاست جمهوری و بقیه جاها، بودجه هم با دولت، پول بگذارند بروند روستاهای فراوانی را پیش بینی کنند، بروند در این روستاها، اینجا مسجد ندارد، اینجا غسالخانه ندارد، اینجا جاده ندارد، اینجا مزرعه چهار تا خانواده درو نشده است... مثل کارهائی که اول انقلاب می کردند. بچه ها از خدا هم می خواهند، یک چیز مختصری هم مثل دهان¬شیرینی که توی جنگ به بچه ها می دادید وقتی به دوره های بیست روزه می رفتند. هر کسی بیست روز در بسیج کار بکند. البته در این بین مهندس هم لازم است، کارگر فنی هم لازم است، موتوری هم لازم است، بنا، همه جور آدمی ممکن است لازم باشد. جنس را جور کنید، سازماندهی و دسته بندی و اعزام و اداره کار با شما، شناسائی و بقیه ی کارها با جهاد سازندگی، پشتیبانی هم با دستگاههای دولتی، راه بیافتید امسال الان در اردیبهشت هستیم یک ماه و اندی وقت دارید. امسال تمرینی عمل بکنید، تجربه درست کنید، از سال آینده به طور مبسوط عمل کنید. آخر تابستان می توانید آمار بدهید، این نیروها رفتند کمک کردند، این تعداد مدرسه توی روستاها ساخته شده است، که در بوشهر آن منظره رقت بار بوجود نیاید که توی خانه آنچنانی ، صد تا پنجاه تا بچه دختر به آنجا بروند، پول هم ازجیبشان بدهند آنجا درس بخوانند که انسان واقعا نمی تواند این طور مناظر را تحمل کند.»
با این فرمان دوباره روحیه و تفکر جهادیِ دردمند از طریق گروه های خودجوشی از بطن جامعه(دانش آموزان، دانشجویان، هیئات، سازمانهای مردم نهاد(NGO)، پایگاههای بسیج محلات و ...) با همان اهداف عالی جهاد سازندگی یعنی خدمت بنا به ضرورت و مقتضیات جامعه، تقویت شد که با نام زیبای حرکتهای جهادی(اردوهای جهادی) به همان شکل خودجوش اوایل انقلاب آغاز شد.
اکنون که 11 سال از فرمان تشکیل بسیج سازندگی توسط مقام معظم رهبری(مدظله) می گذرد؛ حدود 1800 گروه جهادی خودجوش از اقشار مختلف مردم به منظور خدمت¬رسانی در عرصه¬های مختلف(فرهنگی، آموزشی، عمرانی، بهداشت و درمان، کشاورزی و ...) در ایام تعطیلات عید نوروز و تابستان هر سال به روستاهای محروم اقصی نقاط کشور هجرت نموده و در مدت 10 الی 20 روز به انجام فعالیت¬های خویش می پردازند.
البته نباید فراموش شود اگر روزی همین سازمانی که یدک کش نام زیبای جهادی می باشد، این روحیه جهادی را به دام بروکراسی های اداری و فعالیتهای امنیتی انداخته و با واهمه و ترس به این فعالیتهای خودجوش و با کیفیت نگاه کند، آن روز، روز مرگ روحیه جهادی خواهد شد باید با نگاه اعتماد و همیاری به گروه های بسیجی، جهادی و چریکی فعال در کشور نظر نمود و بسیاری از فعالیتهای روی زمین مانده را با مدیریتی پدرانه و مرادگونه به آنها واگذار کرد.
بیانات جالب رهبر معظم انقلاب، در جمع برخی از دانشجویان 19/5/90 : «جهتهای کلی تقریباً با هم یکسان است، خوب است. نمیخواهیم هم بگوئیم که این تشکلها با مختصاتی که هر کدام دارند، بایستی این مختصات را همه یک کاسه کنند؛ نه، تنوع و مختصات گوناگون در تشکلها هیچ ایرادی ندارد؛ منتها در جهتگیری ها، در پیشرفت به سمت اهداف انقلاب، یک هماهنگی انجام بگیرد تا بتوانید بر محیط دانشجوئی اثرگذاری کنید». باید مقداری از بودجه های این سازمان را به امر پژوهشی اختصاص یابد یعنی این اعتبار مستقیم به این امر اختصاص یابد تا پشتوانه های علمی و فکری خوبی برای حفظ، هدایت و ساماندهی این شور جوانان تولید کرد البته موج سازی و شبکه سازی برای برانگیختن انگیزه های نسل جوان نیز یک کار فکری است.
--------

- مسئول سابق معاونت سازندگی و کارآمدسازی سازمان بسیج دانشجویی استان قم و مسئول سابق گروه جهادی دانشگاه امام حسین(ع)، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی طراحی دانشگاه امام حسین(ع)،
2- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از جهادگران کشاورزی، 14/10/82.
3- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع مردم و کارکنان صنعت نفت عسلویه، 8/1/1390 .
4- پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت تحویل سال 1390 .
5- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرم مطهر رضوی 1/1/1390.
6- «Adhocracy»، "Ad hoc" درلغت به معنی ویژه، خلق الساعه و برحسب ضرورت است. در این ساخت سازمانی گروه¬های کاری تشکیل می شوند و بر حسب ضرورت مأمور انجام امور می¬شوند. ویژگی های برجسته ادهوکراسی عبارتند از: 1- گروههای کاری موقت 2- عدم تمرکز در اختیارات 3- مسئولیت بخشی اقتضائی 4- قوانین و ضوابط محدود(رضائیان، علی؛ اصول مدیریت، تهران، سمت، 1376، چاپ هشتم، ص179).

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی