راه و رسم زندگی جهادی

امام خامنه ای: زندگی منطبق با اهداف خلقت انسان زندگی مجاهدانه است

راه و رسم زندگی جهادی

امام خامنه ای: زندگی منطبق با اهداف خلقت انسان زندگی مجاهدانه است

سبک زندگی جهادی یکی از انواع سبک های زندگی است که بسیار می تواند به جامعه ی امروزی ما کمک کند.. یکی از مصداق های بارز این سبک زندگی که در چند سال اخیر رونق فراوانی داشته، اردوهای جهادی است

شعری زیبا از دوست خوبم محمد حسین مهدویان با نام "موسم هجرت"

زبان حال این روزهای ما بچه جهادی هاست که آماده ی جهاد می شویم ...

 

 

دل از برای پر زدن آماده است باز

چون چفیه ات به دوش من افتاده است باز

گویا که باز موسم هجرت رسیده است

پا، بی قرار جاذبه جاده است باز

شور جهاد در دل عشاق می تپد

دل کندن از زمین و زمان ساده است باز

این جا نشاط، شور، تکاپو، امید، عشق

جانی به جسم مرده ما داده است باز

مثل تو و نماز تو صد راز سر به مهر

بین من و نیایش و سجاده است باز

بعد از غروب روشنت ای مرد کارزار

میدان به پیشواز من اِستاده است باز



  • سرباز ولایت

هو الجاهد

امسال تابستان به دلیل اینکه امتاحانات دانشگاه تو تیرماه بود و مرداد هم ماه مبارک رمضان بود اکثر اردو جهادی ها افتاد تو شهریور ماه و این ماه به ماه جهاد برای ما نام گذاری شد.

بعد از فراغت از امتحانات همه ی بچه ها درگیر برنامه ریزی، رفتن تو منطقه و ساماندهی گروه برای برگزاری اردو بودند البته قبل اون هم جلسات برگزار می شد ولی کار عملیاتی و منسجم بعد از امتحانات شروع شد.

تا اردوی قبل که عید امسال بود و دهلران ایلام رفتیم دل ما فقط تو یه منطقه و با یکسری از دوستان و برای یه عده می تپید ولی امسال همزمان تو ماه جهاد دل تو 4 منطقه دارم که موندم "چه کنم با دل خسته" ...

سه سال پیش که جهادی رو شروع کردیم تو استان قم و مناطق اطراف قمرود می رفتیم و عید و تابستان 89 اونجا اردو رفتیم و حدود 15 اردوی تداوم تو اون منطقه و از اونجایی که اولین منطقه ای بود که اردو جهادی برگزار می کردیم خیلی به اونجا دلبسته ام و هنوز به منطقه سر میزنیم و تجدید خاطره می کنیم. امسال دانشگاه آزاد قم این منطقه را برای برگزاری اردو انتخاب کرده که از این بابت خیلی خوشحالم که دوباره یک گروه به اون منطقه میره و کار میکنه و اونها هم ماه جهاد رو برای جهادی انتخاب کردن.

خلاصه دل ما هیچوت از یادش نمی بره غربت روستای قشلاق رو ، بچه های شیطون و بازیگوش ملک قلعه رو، پاکی و صفای اهالی قلعه سلطان باجی رو، شور و اشتیاق اهالی ملک آباد رو و خاطرات اولین اردو تو اون منطقه که به گفته های بچه های قدیمی گروه هیچ اردویی مثل اردوی اول نمی شد.

ورزش صبحگاهی های تا شش امامزاده که می خوندیم :"خدای اعلی سلام علیک ... روستای زیبا سلام علیک ... اردو جهادی سلام علیک ... شهید گمنام سلام علیک"

خلاصه یک تکه از دل جهادی ما در ماه جهاد تو منطقه ی قمرود و با بچه های دانشگاه آزاده

تکه ی دیگه ای از این دل بی سامون ما با بچه های دانشگاه خودمونه که خیلی افراد تغییر کردند و تیم اجرایی هم تیم جدیده و همه تجربه برگزاری اولین جهادیشونه. بعد از اردوی بسیار خوب دهلران همه منتظر اردوی بعدی مسافران خورشید بودند که طبق توافقات قبلی قرار هست تو منطقه ی تفرش که پارسال هم رفته بودیم برگزار بشه.تعداد زیادی ثبت نام کرده بودند و از بین این افراد 100نفر از خواهران و برادران مثل پارسال فعالیت خواهند کرد البته امسال بچه های گروه، عرصه ی کشاورزی رو به عرصه های فعالیت های گروه اضافه کردند و یه تیم برای این کار تجهیز شده. امسال که مسئولیتی تو گروه ندارم احساس غریبی دارم به حال و هوای بچه ها غبطه می خورم. شب و روز ندارن و همه جوره دارن برای اردو زحمت می کشن. خاطرات منطقه تفرش هیچ وقت از یادم نمیره خیلی اردوی سختی داشتیم پارسال به دلیل دورافتاده بودن منطقه و محرومیت خاص اون خیلی سختی کشیدیم و بدتر از همه همراه نبودن مسئولین مارو خیلی اذیت کرد ولی بچه ها امسال هم مصمم بودند که باید تو اون منطقه رفت و پروژه های نیمه تمام رو تمام کرد و کار فرهنگی که نیاز به تداوم داره رو ادامه داد با همه ی سختی ها...

هیچ وقت از یادم نمیره پیرزن  و دختر مریضش تو کهلوی علیا رو که بچه های براشون یه آشپزخونه ساختن...

یادم نخواهد رفت اقا جلیل تو کهلوی سفلا رو که شده بود دغدغه ی مسئول آموزشی که چطور با این بچه کنار بیاد و این جلیل روز آخر بسیار عوض شده بود و با بچه ها اخت گرفته بود...

یادم نمیره معصومیت رقیه خانوم سه ساله! تو جورقین رو که با مادرو دو تا داداش هاش تو اتاق 6متری زندگی می کردند و بچه های براشون یه خونه ی 80 متری ساختن ...

و هیچ وقت یادم نمیره صفا و معنویت مش اکبر روستای شولک رو ...

 این پیر مرد که با اذان گفتناش، صلوات چاق کردناش و صحبت کردن با لهجه ی شیرین آذریش با بچه ها بمب روحیه ای بود تو اون روستا و همه شولک رو با اسم مش اکبر میشناسن.

گوشه ی دیگه از دل خراب ما با اهالی روستاهای دهلرانه که عید امسال اونجا بودیم و بسیار اردوی تأثیرگذاری بود.

تو ماه جهاد بچه های دهلران که یه گروه جهادی بومی تو منطقه هستن قراره برن و مسجد تو روستای تم تمو رو که کار فوندانسونش رو بچه ها انجام دادن تکمیل کنن.البته کمک های سردار نقدی به تکمیل این مسجد بسیار کمک کرد.

و باز هم از خاطر ما نمیره حال و هوای روستاهای محروم دهلران ... باد و خاک های گاه و بی گاهش رو ... شب های زیباش رو ... شرهانی رفتن ها و ...

اما تکه ی آخر دل ما بسیار پرغصه و نالان است و با اندوهی بسیار در فکر کمک به زلزله زدگان آذربایجان ...

محرومیت و زلزله همه دست به دست هم میده که آدمی برای رضای خدا یه فکری بکنه و برای کمک رسانی به اون مناطق بره...

و اگه خدا بخواد یه گروه منتخب از قم تشکیل شده که اواخر شهریور و اوایل مهرماه برای خدمت رسانی به اون مناطق عازمه و چه زیباست رفتن و دیدن، دل کندن و ساختن و برای خدا کار کردن ...

شما بودید با این دل پاره پاره چه می کردید؟ غصه هام یکی دوتا نیست.

از کم کاری مسئولین در عذابم از هدر دادن فرصت ها و به راحتی از بعضی مسائل گذشتن و از خیلی چیزهای دیگه که بماند...

 

اما چند روزیه که داره حال و های جهادی بیشتر و بیشتر میشه و هرچی به اردوها نزدیک میشیم احساس بهتری داریم و به قول شاعر که میگه :

 

بازم شده رسم جنون فصل جدایی      دل میکنیم از زمونه میریم جهادی

دلخوشی قدیمی این دل خستم          همیشه میرم جهادی تا زنده هستم

  • سرباز ولایت

شعر زیبای دوست خوبم هادی قاسمی در وصف اردو جهادی و حال و هوای روستا ...

 

 ما دهاتی هستیم………

بچه ها خسته و دل تنگ                     

بچه ها صاف و زلال

پاکی و عشق……

این همان است که آنان دارند      

 بچه ی روستایی …………

 اهل ایمان و صفا

هرکدام پنجره ی ساده ای از عشق و محبت دارند

  • سرباز ولایت

 

قلب تو از این زمانه دیگر سیر است

آوازه‌ ی غربت تو ‌عالمگیر است

می خواند خطابه اشک هایت هر روز

در سنگ اگر چه ناله بی تٔاثیر است

  • سرباز ولایت

به نام خدای خالق زیبایی ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تربیت مدیران جهادی هم طراز انقلاب اسلامی یکی از راهبردهای حرکت های جهادی است که بعد از گذشت چند سال از این حرکتها به عینه می توان دید. البته هنوز زمان لازم است تا سن و تجربه جهادگران به حدی برسد که بتوانند مسئولیت کشوری داشته باشند ولی جدا از همه ی این ها امروز دیده می شوند کسانی که در عین فعالیت در اردوهای جهادی مسئولیت اجرایی نیز پذیرفته و به طور کلان به این عرصه ها می پردازند.

یکی از این افراد برادر جهادگر و دوست داشتنی وحید کمرروستا است. او فعالیت جهادی خود را از سال 84 آغاز کرد.

مردی که اردوهای جهادی استان تهران را پایه ریزی کرد. هدفش محرومیت زدایی بود و نیتش خدایی...

او چند دوره مسئول گروه جهادی در مناطق محروم استان خوزستان بود. او از اون افرادی بود که بعد از دوران دانشجویی خود فعالیت جهادی را کنار نگذاشت و به طور وسیع تر به این فعالیت پرداخت.

اون مدتی معاون سازندگی و کارآمدسازی بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران بود و مدیریت ستادی این حرکت ها رو از اون جا آغاز کرد.

تا سال 88 که هم اندیشی بشاگرد برگزار شد و تصمیم به تأسیس مرکز مطالعات راهبردی و هدایت حرکت های جهادی گرفته شد.

یکی از سیاست های ارزشمند سردار خراسانی همین بها دادن به جوانان و جهادگران در عرصه مدیریت حرکت های جهادی است که بتوانند در آینده مسئولیت های ارزشمندتری را به دست آورند.

از این رو سردار خراسانی بعد از تأسیس مرکز برادر کمرروستا را به عنوان دبیر این مرکز انتخاب کردند و ایشان بعد از حدود دو سال عملکرد خوبی را از خود نشان دادند.

آرزوی توفیق روز افزون برای ایشان و تمام دوستان مرکز حرکت های جهادی داریم.

  • سرباز ولایت

با عرض تبریک به مناسبت میلاد کریم اهل بیت امام  حسن مجتبی(ع)

 

نماهنگ تصویری "دستمو بگیر"

این نماهنگ حال و هوای اردوی جهادی عید امسال رو نشون میده  که تو مناطق محروم دهلران برگزار شد...

این کلیپ ابتدا تصویر بازدید سردار نقدی از اردو رو نشون میده که قول مساعدت برای سفر کربلا رو میدن و بعد هم تصویر احمد خدایاری که از زحمت کشیدن بچه ها می گه و بقیه کلیپ هم سینه زنی ها و گریه های بچه ها بصورت نماهنگ به تصویر گذاشته شده...

تا زنده ایم جهادگریم

 لینک دانلود

 

  • سرباز ولایت

اخلاص رمز موفقیت حاج عبدالله والی

 

  • سرباز ولایت

پدید آورنده : ترجمه ابوالفتوح رازی ، صفحه 24

آیات جهاد

«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ.» (بقره، 218)

آنان که بگرویدند و آنان که هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدای، ایشان امید می دارند رحمت خدای و خدای آمرزگار و بخشاینده است.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.» (مائده، 35)

ای آنان که بگرویده اید! بترسید از خدای و طلب کنید به او شفاعت و جهاد کنید در راه او تا همانا ظفر یابید.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُوءْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ ... .» (مائده، 54)

ای آنان که گرویده! هرکه برگردد از دینش، زود بود که بیارد خدای گروهی که دوست دارد ایشان را و دوست دارند او را، نرم اند بر مؤمنان، سخت اند بر کافران، جهاد کنند در راه خدای و نترسند ملامت کننده را، آن فضل خداست، دهد آن را که خواهد و خدای فراخ عطا و داناست.

«وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ هُمُ الْمُوءْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ.» (انفال، 74)

و آنان که بگرویدند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدای و آنان که پناه دادند و یاری کردند، ایشان مؤمنان اند بدرستی، ایشان را بود آمرزش و روزی با کرامت.

«وَ الَّذینَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا مَعَکُمْ فَأُولئِکَ مِنْکُمْ... .) (انفال، 75)

و آنان که ایمان آوردند از آن پس و هجرت کردند و جهاد کردند با شما، ایشان از شمااند...

«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ لَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُوءْمِنینَ وَلیجَةً وَ اللّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ.» (توبه، 16)

آیا پندارید رها کنند شما را و ندانسته خدای آنان که جهاد کنند از شما و نگرفته باشند از جز خدای و نه رسولش و نه مؤمنان دوستی و خدای داناست بر آنچه می کنید.

«الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ.» (توبه، 20)

آنان که بگرویدند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدای به مال ها و جان هاشان، بزرگ ترند به پایه نزدیک خدای و ایشان رستگاران اند.

«انْفِرُوا خِفافًا وَ ثِقالاً وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فی سَبیلِ اللّهِ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ.» (توبه، 41)

بیرون شوید سبک و گران و جهاد کنید به مالتان و جان هاتان در راه خدای، آن بهتر است شما را اگر دانید.

«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ.» (توبه، 73)

ای پیغمبر! جهاد کن با کافران و منافقان و درشتی کن برایشان، و جای ایشان دوزخ است و بدجای است آن.

«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللّهِ وَ کَرِهُوا أَنْ یُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کانُوا یَفْقَهُونَ.» (توبه، 81)

خُرّم شدند باز پس گذاشتگان به نشستشان برخلاف پیغامبر خدای، و نخواستند که جهاد کنند به مال هاشان و جان هاشان در راه خدای، و گفتند: مروید در گرما، بگو که: آتش دوزخ سخت تر است از گرما اگر دانند.

«وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ...» (توبه، 86)

چون بفرستند سورتی که ایمان آرید به خدای و جهاد کنید با رسول وی، دستوری خواهند از تو خداوندان مال از ایشان و گویند: رها کن ما را تا باشیم با نشستگان.

«لکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِکَ لَهُمُ الْخَیْراتُ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.» (توبه، 88)

لکن پیغامبر و آنان که بگرویدند با او جهاد کردند به مال هاشان و جان هاشان، ایشان را باشد نیکی ها و ایشان ظفر یافتگان باشند.

«ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ.» (نحل، 110)

پس خدای تو آنان را که هجرت کردند، از پس آن که به فتنه آوردند، پس جهاد کنند و شکیبایی کنند. خدای تو از پس آن آمرزنده و بخشاینده است.

«إِنَّمَا الْمُوءْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللّهِ أُولئِکَ هُمُ الصّادِقُونَ.» (حجرات، 15)

گرویدگان آنان که بگرویدند به خدای و رسول او پس شک نکنند و جهاد کنند به مال و جانهاشان در راه خدای، ایشان راست گویان اند.

«تُؤمِنُونَ بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجهِدُونَ فِی سَبیلِ اللّهِ بَأَموالِکُمْ وَ اَنْفُسِکُمْ ذلِکُمْ خَیر لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ.» (صف، 11)

ایمان آرید به خدای و پیغمبرش و جهاد کنید در راه خدای به مال های شما و تنهای شما، آن بهتر است اگر شما دانید.

«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ.» (تحریم، 9)

ای پیغمبر! جهاد کن با کفار و با منافقان، و درشت باش برایشان، و جایگاه ایشان دوزخ است و بدجایی است.

 

  • سرباز ولایت

در احادیث

* جهاد بر چهار گونه است: دو جهاد واجب است، یک جهاد سنت است که بدان احترام نشود مگر با جهاد واجب، یکی هم جهاد سنت است. یکی از دو جهاد واجب، جهاد انسان با نفس خویش است. (امام حسین علیه السلام )

* برترین جهاد آن است که انسان، روز خود را آغاز کند در حالی که در اندیشه ستم کردن به احدی نباشد. (رسول خدا صلی الله علیه و آله )

* جهاد با نفس، کابین بهشت است. (امام علی علیه السلام )

* مبارزه با خواهش های نفسانی بهای بهشت است. (امام علی علیه السلام )

* برای بازداشتن نفس خود از خواهش هایش با آن مبارزه کن که مبارزه با نفس، همچون مبارزه، با دشمنت بر تو واجب است. (امام کاظم علیه السلام )

* مجاهد کسی است که به خاطر خدا با نفس خود مبارزه کند. (رسول خدا صلی الله علیه و آله )

* همانا مؤمن به پیکار با نفس خویش اهتمام می ورزد تا بر هوی و خواهش آن چیره شود. گاه کجی نفس را راست می کند و در راه محبت خدا با خواهش های نفسانی می ستیزد و گاهی هم نفس او را بر زمین می زند و لذا پیرو هواهای آن می شود، اما خداوند، او را از جا بلند می کند و از لغزشش می گذرد و او نیز متوجه می شود. (امام باقر علیه السلام )

* پیامبر صلی الله علیه و آله سپاهی را به جنگ گسیل داشت. وقتی برگشتند فرمود: خوشامد می گویم به گروهی که جهاد اصغر را پشت سر گذاشتند، اما جهاد اکبر همچنان مانده است. عرض شد ای پیامبر خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس. (امام صادق علیه السلام )

* هیچ فضیلتی چون جهاد نیست، هیچ جهادی مانند مبارزه با هوای نفس نیست. (امام باقر علیه السلام )

* برترین جهاد این است که به خاطر خدای تعالی با نفس و هواهای نفسانی ات بجنگی. (رسول خدا صلی الله علیه و آله )

* نفس خود را چون دشمنی دان که با او مبارزه می کنی و عاریه ای که باید برگردانی؛ زیرا تو طبیب نفس خویش قرار داده شده ای؛ نشانه سلامتی به تو شناسانده شده و درد و بیماری برایت روشن گشته است و به دارو راهنمایی شده ای. پس بنگر که با نفس خود چه می کنی؟ (امام صادق علیه السلام )

  • سرباز ولایت
کار خیلی سخت و فشرده ای بود، تازه غذا هم با خودشون نمی آوردن. از همین شب هفت ها و چهلم ها، نون و حلوای خیراتی می گرفتیم و می خوردیم، دیگه از حلوا خسته شده بودیم.

 کیهان در ستون پاورقی خود نوشت: حاج محمود والی: کار خیلی سخت و فشرده ای بود، تازه غذا هم با خودشون نمی آوردن. از همین شب هفت ها و چهلم ها، نون و حلوای خیراتی می گرفتیم و می خوردیم، دیگه از حلوا خسته شده بودیم.

  • سرباز ولایت