امام خامنه ای: زندگی منطبق با اهداف خلقت انسان زندگی مجاهدانه است
سبک زندگی جهادی یکی از انواع سبک های زندگی است که بسیار می تواند به جامعه ی امروزی ما کمک کند.. یکی از مصداق های بارز این سبک زندگی که در چند سال اخیر رونق فراوانی داشته، اردوهای جهادی است
من واقعا نمی دونم چه جوری می خایم قیامت تو چشمای امام نگاه کنیم ؟! بگیم ما با معرفت چی کارکردیم با میراثش ؟! تا حالا مادر شهید دیدی ؟!تا حالا حس یه ماد را که بچش را تکه تکه برگردونن لمس کرده ای ؟! دیدی یه مادر شهید با عکس پسرش حرف بزنه ... دیدی یه مادر شهید استخونهای جوان قد بلندش را بغل کنه و با حسرت بگه پسرم روزی که برای اولین بار بغلت کردم از الان سنگین تر بودی ... دیدی یه مادر شهید هر وقت یه جوانی را همراه مادش می بینه نگاهش را تا اونجایی که چشم کار میکنه دنبالشون بدرقه می کنه و اشک از چشماش می ریزه ... دیگه کسی نیست دست پدر پیر شهدا را بگیره و بیاره اون ور خیابون راستی ما کاری برای این پدرها ... مادرها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون بر میومد کردیم تا فراموش بشن اکثر شهدای ما جوان بودند جوان های ما چطوری حق این شهدا را ادا کردند ... حق مادر شهدا را چگونه ادا کردیم ... تا حالا با دیدن یه بچه شهید حس کردید که اگه بابا نداشتید چی می شد ؟؟ تا حالا بچه ی یه جانباز قطع نخایی را دیدی که نمی دونه بغل بابا چه مزه ای و آرزو داره برای یه بارم شده باباش را تموم قد ببینه نه روی صندلی ...؟! تا حالا بچه یه جانباز ش
فکه...
فکه سرزمینی رملی-باشن های روان
به نظر شما فکه یا مکه؟؟چه فرقی میکنه-بگو عشق اباد-مدینه فاضله-بیت الله ثانی مهم این
است که احرام ببندی وهروله کنی تا قتلگاه وقربانگاه آوینی...
فکه به یاد آور خاطرات سرخو رنگینه فتح المبین-طریق القدس-والفجرمقدماتی.
فکه یعنی حسن باقری-مجید بقائی-علی محمودوند-بوی پیراهن یوسف وبوی عشق..
فکه یعنی سید مرتضی آوینی- سیدشهیدان اهل قلم
فکه یعنی خاکی های افلاکی یا به تعبیر دیگه فکه یعنی ازفرش تا عرش...
فکه محل نوشتن پایان نامه های فارغ التحصیلان مدرسه عشق ودانشگاه دفاع مقدس است.
فکه یعنی نمره بیست پای کارنامه بچه بسیجی ها.
فکه بازتاب عاشورا وپس صحنه های کربلاست.
درمن ابلس هایی تحصن کرده اند که سربازانشان مثل موریانه ستون های ایمانم را میجوند.
فکه با کوله بار می ایم:کوله بار گناهم را از من بگیر تا شانه هایم سبکتر شود تا بتوانم راحت
تر بپرم وپرواز کنم.
فکه کمکم کن تا عادت کنم عادت نکنم
فکه-آوینی رابا همه خوبیهایش -حسن باقری رابا همه مظلومی ودرایتش ومجید بقائی را با
همه وقارش در من زنده کن.من بوی تعفن گرفتم.
شهدا دستم را بگیرید بین من-شما خط فاصله هست.آمده ام خط فاصله هارو بردارم.
شهید مهدی باکری در سخنرانی پیش از عملیات بدر در جمع رزمندگان به آنها توصیه میکند از زمانی که آماده میشوید برای عملیات 70 مرتبه قل هوالله را بخوانید. زمانی که شروع به حرکت میکنید باید لاحول و اقوه الا بالله العلی العظیم را بگویید و زمانی که میخواهید تیراندازی کنید رای هر تیرتان سبحانالله بگویید.
این گوشهای از سخنان منتشر نشدهی شهید باکری فرمانده لشکر 31 عاشورا بود که پیش از عملیات بدر گفته بود.
خیلی ها شلمچه را با غروبش میشناسند . غروب که میشود سرخی آسمان که جای خورشید را میگیرد حزن عجیبی می ریزد در دلهای عاشق . آدم انگار دیوانه میشود. انگار یک عالمه حقیقت یک عالمه ذکر یک عالمه صدا و ناله میخواهند هجوم بیاورند به مغزت و تو در امان نیستی از همه این ها. عجیب است...
آدم در هجوم این همه باشد و لذت ببرد عشق بازی کند . خودش را بیندازد روی خاک و خاک را مشت کند و در دست هایش بگیرد . خیلی ها شلمچه را با غروبش میشناسند . اصلا" نذر میکنند که به غروب شلمچه برسند . نجوای غروب شلمچه با بقیه ی ساعات روز فرق میکند . فقط باید یک بار امتحا نش کرد.
شلمچه هنوز هم گلوگاه عراق است. کمی آنطرف تر حسینیه ی شلمچه قرار دارد با نشانه های پررنگ پایداری تانک های به گل نشسته مین های خنثی نشده کلاه و قمقمه های سوراخ شده نخل های بی سر...
خدایا......شلمچه....شلمچه....شلمچه....
دلم یک فکه دلتنگ شلمچه و غروب شلمچه است....!!!!!!!!!!
چه می کنی با این دل تنگ و بیقرار...؟
چه می خواهی از این دلم خدااااااا؟؟؟
اللهم ارزقنی شهاده فی سبیلک....!
سلام.بله آن دلبر بالاخره یک روز می آید .در ضمن نباید فقط در جمکران به یادش باشیم بلکه در تمام لحظات زندگی به یادش باشیم و منتظر واقعی باشیم .اما شب های نیم شب جمکران نوکر بودن برای آقا عجب صفایی دارد وبا هیچ چیز قابل مقایسه نیست.الللم عجل لولیک الفرج.
ای کاش میدانستم خوابم یا بیدار و آیا همه اینها را با چشم دنیاییام و با دستهای کوچک و پاهای قاصرم و تمام ذرات وجودم لمس کردهام یا نه؟ اما با احساس قطرههای اشک بر روی گونههایم، فهمیدم که بیدارم. خواب نیستم. چیزهایی که من در اینجا دیدم در زیباترین خوابم هم ندیدم بودم و نخواهم دید. میخندم و اشک شوق میریزم. میدانم لیاقت ستاره شدن در چنین آسمانی را ندارم، اما میخواهم تا روزی که زندهام، چشمان من نظارهگر این آسمان باشد.
من به فکه و در خاک رمل چیزهایی دیدم که گویی معنای تمام دیدنها برایم در آنجا خلاصه شد، من در خاک رمل دنیا را دیدم. آری این جاده آخرین نقطهای است که باید آزمایش میشد تا دیگر برای رسیدن مانعی در پشت رو نداشته باشی. تا مقصد راهی نبود، راهی به اندازه قدمهای مشتاقی که برای رسیدن برمیداشتی، آخرین نقطه و آخرین خانی که باید همه چیزهایی را که داشتی پشت سر و در ابتدای جاده رمل جا میگذاشتی و تنها و با پای برهنه قدم در راه میگذاشتی تا به خویشتن خویش نشان دهی که در محمل هم کندن برایت آسان است.
در آخرین قدمی که در بازگشت از رمل برداشتم، به یاد گرد و غبار وجودم در موقع قدم گذاشتن به راه رمل ا
سلام عیدتون مبارک خوشا به سعادتتون. ما رو هم دعا کنید. چهار ساله که توفیق زیارت ندارم. دعا کنید هم آقا و هم حضرت معصومه(س) دعوتمون کنند. با مطلبی درباره تولید ملی به روزم سر بزنید یا علی
به به جهادی در جهادی شد!
اگه درست متوجه شدم که یه تبریک جهادی پیشکشتون
و اگه درست متوجه نشدم بنده رو از این اشتباه جهادی بیرون بیارید!
یا علی