راه و رسم زندگی جهادی

امام خامنه ای: زندگی منطبق با اهداف خلقت انسان زندگی مجاهدانه است

راه و رسم زندگی جهادی

امام خامنه ای: زندگی منطبق با اهداف خلقت انسان زندگی مجاهدانه است

سبک زندگی جهادی یکی از انواع سبک های زندگی است که بسیار می تواند به جامعه ی امروزی ما کمک کند.. یکی از مصداق های بارز این سبک زندگی که در چند سال اخیر رونق فراوانی داشته، اردوهای جهادی است

۱۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهادی» ثبت شده است

 دفاع مقدس، جهاد سازندگی و بسیج سازندگی

نویسنده:علیرضا ایراندوست                            

مقدمه
در این مقاله با عنایت به اینکه «روحیه و تفکر جهادی» به عنوان شاه کلیدی ترین راهبرد و سیاست دین مبین اسلام می باشد، به بررسی فراز و نشیب های سازمانی و اداری به وجود آمده بر این تفکر در ایران از ابتدای انقلاب تا کنون می پردازد. در این راستا لازم است مروری بر تفکر و روحیه جهادی در بیانات بزرگ جهادگران انقلاب بپردازیم:

  • سرباز ولایت

 

اندیشه تاسیس جهاد سازندگی، نخستین بار، با عنوان طرح اعزام گروه‌های 10 نفره دانشجویی به مناطق محروم و با پیشنهاد یکی از اعضای هیات علمی دانشکده فنی دانشگاه تهران، مطرح شد.

سپس، طرح موضوع به معمار کبیر انقلاب اسلامی داده شد و ایشان در تاریخ 27 خرداد 1358 فرمان تشکیل جهاد را صادر کردند که در این میان، افرادی همچون آیت الله 'سید محمدحسین بهشتی' از حامیان این حرکت مردمی و دانشجویی بودند.

توسعه نیافتگی روستاها و آسیب دیدن تولید کشاورزی کشور و فقدان مدیریت کارآمد در رابطه با امور روستایی دلایل عمده تاسیس این نهاد انقلابی بود.

جهاد سازندگی در 27 خرداد ماه سال 58 با فرمان امام خمینی (ره) تشکیل گردید و از همان آغاز کار توانست خیل عظیم نیروهای دلسوز، جوان و متخصصین متعهد و مسلمان در رشته های گوناگون را برای احیاء و نوسازی روستاها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به خود جلب نماید.

در فرمان تاریخی امام (ره) از ملت ایران به عنوان ملتی فداکار یاد می ‌شود و تنها راه ساخت ویرانی‌های کشور که به عقیده ایشان از آثار حکومت پهلوی بر ایران است، همکاری ملت ایران عنوان می‌شود.

در بخشی از این فرمان آمده‌ است: 'لکن این دیوار شیطانی بزرگ که شکست، پشت این دیوار خرابی ‌های زیادی هست و ناچاریم که برای سازندگی به ملت متوجه بشویم'.

بعدها و با شروع جنگ که ابر قدرت ها توسط صدام بر ایران اسلامی تحمیل کردند، جهادسازندگی نقش بزرگی را ایفا کرد و به گفته فرماندهان جنگ یکی از دلایل عدم شکست ایران در این دفاع مقدس، حضور این نهاد انقلابی در جنگ بود.

جهادگران، به عنوان 'سنگر سازان بی سنگر' در جنگ حضور مهندسی داشتند و با ساخت پل، سنگر، خاکریز و جاده در مناطق مختلف باعث پیشرفت سربازان در جنگ شدند، که در این زمینه می‌توان به احداث پل 'بعثت' بر روی رودخانه اروند اشاره کرد.

جهاد سازندگی در سال 1362 تبدیل به یک وزارتخانه شد و پس از آن در سال 1379 در وزارت کشاورزی ادغام گردید و وزارت جهاد کشاورزی نام گرفت.

  • سرباز ولایت
  • سرباز ولایت

 

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خانواده مرحوم "حاج عبد الله والی"(1)که در ایام سالگرد درگذشت وی انجام شد، با اشاره به آثار اخلاص و برکات استقامت در کار، خاطر نشان کردند: کارهای خالصانه و بی هیاهو در کل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد و آن را مستحکم می کند.

متن زیر چکیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با خانواده مرحوم حاج عبدالله والی است:
 
  • سرباز ولایت

این متن طنز دوست خوش ذوقم سیدمحسن صالحیان است که نزدیک اردوی تابستان 89 بود که نوشت و در چند نشریه هم به چاپ رسید.

سید اشعار و دل نوشته هایی هم دارد که اون ها رو هم خواهم گذاشت...

 

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که اگر استادان شعر و ادب پارسی به اردوی جهادی می آمدند در وصف آن چه می سرودند. ما فکر کرده ایم و البته جست و جویی هم داشته ایم و متوجه شده ایم که گویا فقط مولوی به جهادی رفته و رضایت خود را این گونه ابراز داشته است:


  • سرباز ولایت
گروه فرهنگی رسانه ای مسافران خورشید در طرحی پیشنهادی ۱۰ ختم کل قرآن کریم را به شرح زیر انجام می دهد:

در این طرح که به نیت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت صاحب الزمان (عج) برگزار خواهد شد: هرکس با قرائت ۳ جزء از قران کریم در طی مدت ۱۵ روز (( از روز پنجشنبه  ۱/۴/۱۳۹۱ برابر با اول شعبان ۱۴۳۳ تا      ۱۵/۴/۱۳۹۱ نیمه شعبان)) در ثواب این ختم قرآن سهیم خواهد شد.

امید است که این طرح با استقبال شما دوستان و بزرگواران به انجام رسد و باعث شادی قلب حضرت صاحب((عج)) شود و مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.

جهت ثبت نام با ارسال پیامکی حاوی نام و نام خانوادگی خود به شماره ۰۹۳۷۳۸۵۱۴۹۹ اقدام نمایید.

       به امید رسیدن به خورشید  

گروه جهادی مسافران خورشید

jahadioon.blogfa.com    

  • سرباز ولایت

 

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان:

 

 

 یکی از مهم ترین نکاتی که در اردوهای جهادی باید مورد توجه باشد "زندگی جهادی" است، که من آن را "زندگی انقلابی" تعبیر می کنم؛ و به معنی دقیق تر کلمه زندگی چریکی. اگر دوستان بتوانند با مفهوم این نوع زندگی، و مفهوم زندگی چریکی که خیلی به زندگی جهادی نزدیک است، آشنا شوند و آن را تجربه و لمس کنند، بسیار مغتنم خواهد بود. من پیشنهاد می کنم در مورد مفهوم انقلابی بودن، و مفهوم حماسه ی دفاع مقدس و کسانی که رزمنده و اهل حماسه ی دفاع مقدس بودند و فرهنگ دفاع مقدس را بنیان نهادند، تأمل کنید. از این الگوها برای خودتان اسوه هایی را انتخاب کنید. بعد آن ها را در جزئیات زندگی خودتان وارد کنید.

می روید یک کار جهادی می کنید و برمی گردید. طبیعتا در همین رفت و آمد، یک فرهنگی باب می شود. نیروهای جهادی همدیگر را پیدا می کنند. کسانی با شما می آیند و ادامه می دهند؛ یا کسانی می آیند و ادامه نمی دهند؛ یا کسانی می آیند و شکوفا می شوند؛ جهادی می شوند. حتما این اتفاق بین شما می افتد.

جهادی، ریزش ها و رویش هایی دارد. این علامت آن است که حیات حرکت جهادی، حیاتی است متفاوت. این یعنی شما در حال بنیان گذاری حرکت تازه ای هستید. نمی دانم این فرهنگ در حال شکل گیری، چه قدر برای شما تعریف شده است.

اجازه بدهید مثالی بزنم؛ فرهنگ رفتاری هیئتی ها با بقیه فرق می کند. هیئتی ها بلند صلوات می فرستند. وارد جلسه ای که می شوند وسط مجلس می نشینند. در طواف خانه ی کعبه به اندازه ی هفتاد دور زمزمه دارند. اهل زبان حال اند. اهل غذا و چای دادن به جمع اند. اهل مزاح های ویژه ای هستند. یک فرهنگی دارند. غیر هیئتی ها این فرهنگ را ندارند. حتی مسجدی ها فرهنگ شان با هیئتی ها فرق دارد. مسلماً آن هایی هم که کار جهادی می کنند، برای خودشان فرهنگی دارند. شما برای خودتان یک مفهومی را درست کنید و ذیل آن مختصاتی را یادداشت کنید. این مختصات نباید "تحمیلی"، "ایده آل گرایانه" و "دست نیافتنی" باشد. باید معقول و امکاناتش به صورت طبیعی در بستر زندگی جهادی فراهم باشد. آن مفهومی که بزرگش می کنید و به آن می پردازید و ویژگی هایش را بررسی می کنید، آن فرهنگ و "زی" جهادی است. باید هدفتان گرفتن این فرهنگ باشد و هدف های دیگر، مثل کار، باید قربه الی الله باشد.

اردوی جهادی، باید کیفیت داشته باشد. ریزش ها و رویش هایش حساب شده باشد. خودسازی در اردوهای جهادی را ذیل مفهوم زندگی جهادی معنا کنید. فرهنگ و "زی" جهادی را به عنوان یک کلمه انتخاب کنید. حالا می توانید ادبیات را خودتان ترسیم کنید. نمادهایی را برای خودتان انتخاب کنید. یک ادا و اطواری داشته باشید. شاید دعاهایتان باید متفاوت باشد. شاید لطیفه هایتان باید متفاوت باشد. شاید قبل از خواب سوره واقعه بخوانید. شاید به تعقیبات نماز صبح علاقه ی خاصی داشته باشید، «حسبی من هو حسبی، حسبی من لم یزل حسبی» این حسبی های نماز صبح می تواند سرود جهادی ها باشد. این فرهنگ سازی و نمادسازی آثار و برکاتی دارد. مدیران فرهنگی مجموعه غیر از کار کردن باید عناصر این فرهنگ را نگه دارند. مدیران، در مقام کار فرهنگی، دو کار باید انجام دهند: یکی پی ریزی نهادها و دیگری شکل دهی نمادها. نمادها دیده می شوند، اما نهادها با اهمیتی که دارند، ممکن است دیده نشوند. فرهنگ، اردوهای جهادی را نگه می دارد و جاودانه می کند.

 

  • سرباز ولایت

 

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

حَرَسُ لَیلةٍ فی سبیلِ اللّه عز و جل أفْضَلُ مِن ألفِ لَیلةٍ یُقامُ لَیلُها ویُصامُ نَهارُها .

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

یک شب نگهبانى دادن در راه خدا برتر است از هزار شبانه روز که شبهایش به عبادت و روزهایش به روزه دارى سپرى شود .

کنزالعمّال : 10730 منتخب میزان الحکمة :116


قابل توجه پست دهندگان و نگهبانان در جهادی!!!

بگو سر پست دادن تو اردو دعوا می شد این حدیث به گوششون خورده بود...

خیرسرشون هم پست میدادن! تا میرفتن یه جایی رو درست میکردن و تخت میخوابیدن دریغ از یه دقیقه پست دادن!

  • سرباز ولایت

دلم تو تاریکی دنیا هی به این در و اون در میزنه تا یه روزنه پیدا کنه...یه روزنه ی روشن که بره و نفسی تازه کنه... بره و از این آلودگی ناشی از دنیازدگی این دنیاپرستان جدا بشه...

این دلم دنبال بهونه است... اما بهونه ی اون هر بار برای عاشق شدن و رسیدن به تو یه چیزه ...

یه بار محرم میرسه و دل از شیدایی حسین(ع) تا چند وقت آنتی گناه میشه و فقط ذکر سلول های وجودم میشه ح س ی ن

این چهار حرف منو مبتلا کرده و نمیدونم چه سریه که هر کجا با هر بهونه ای به یادش میسوزم و محبتش رو طلب می کنم.

یه بار زیارت مشهد زیبای امام رضا(ع) قسمت میشه که بهشت رو در زمین زیارت میکنیم و عطر صحن گوهرشادش تا مدت ها از شمیم انسان خارج نمیشه...

و بهونه های مختلف مثل راهیان نور که کربلای ما ایرانی هاست، اعتکاف و...

ولی یه بهونه ی عجیبی این دلم رو اسیر خودش کرده که خیلی سخته انتقال این حس به مخاطب ولی بسم الله

تو این بهونه با آدم ها سرو کار داری... یا باید سر کلاس باهاشون عاشقانه و بدون هیچ منتی حرف بزنی و از چیزهایی بگی که فکر میکنی بدردشون میخوره...

یا باید به هر سختی ای شده خودت رو تو دلشون جا کنی و بخوای که با تو همراه بشن و سمت تو بیان و تو به اون خواسته هات برسی...

آه جهادی(تبدیل آخ به آه به توصیه ی دوستان) دیگه نمیتونم از تو بگم و فقط میتونم بگم دلم خیلی برات تنگ شده..کی دوباره وقتش میشه که شناسایی بریم و روستا ببینیم کی دوباره وقت جلسات و برنامه ریزی برای تو شروع میشه...حس میکنم به اندازه ای به تو نزدیک شدم که تورو از خودم میدونم و اگه روزی بیاد که من دیگه جهادی نرم اون روز مرگ منه مثل حسی که میگم اگه از حسین(ع) جدا بشم.من تو رو مثل ارباب دوست دارم.خوب تو کربلای ما هستی و در تو لابد حسینی آرمیده... نمیدونم چی میگم ... فقط دلم برات تنگ شده... من در سال دوبار محرم دارم! یه دهه تو نوروز برای تو سینه میزنیم و یه دهه تو تابستون... البته قبلش چله هم میگیریم که آمادگی درک روزهای تو رو داشته باشیم. احساس میکنم این دنیا تنگ شده برام آرزوی پرواز با تو رو دارم...کی میرسه اون روزی که من ببینم دوباره روز حرکت شده و من عازم تو هستم.

آه جهادی تا کنون این حس رو بهت نگفته بودم ولی من آرزو کردم که وقتی من به تو پناه آوردم، عاشق بشم و حاجت عاشقی هم یه کلمه است. "شهادت"  تو این دنیایی که پر از تاریکی و ظلمته تو تنها راه روشن رسیدن من به الی الله هستی ... با تو گر میگیرم... وقتی میام پیشت همه چیزم نظم پیدا میکنه... چند روز با تو عشق رو میفهمم و به اصل خودم برمیگردم... آه جهادی روزنه ایی برام بساز که این اردو آخرین اردوی من باشه. نه نه، نه این که از تو جدا بشم. نه منو جدا شدن از تو ... بلکه تو این اردو به خواستم برسم. عاشق واقعی بشم و از این زندون پر بکشم و برسم به تو و خدای تو... عادت نشو جهادی برای ما.......!  عادت شدنت منو زجر میده... من میخوام هر وقت دوباره پیشت میام شوقم به تو بیشتر بشه ......  و برسه روزی که از شور عشق در این دنیا تاب نیارم و پربکشم که این تمام آرزوی منه... جهادی خودت کرمی کن... 

جهادی کرمی کن که مثل روزهایی که با تو هستم زندگی کنم نه مثل الان...

از دوست جهادیم پرسیدم که چی گرفتی از این که هی میای؟ گفت : "همه چی"

گفتم همه چی!؟  اون موقع نفهمیدم چی میگفت ... ما همه چیمون رو از تو داریم وقتی میخواییم بیایم سمت تو لیست خواسته هامونه که ردیف میشه و بعد از با تو بودن به جز چندتاش که حتما صلاح نبوده کنار همش یه تیک خورده...

ج ه ا د ی  جیم تو جرقه ی جنون _ ه : همه با هم  "ا" : اسیرغم تو   دال : دلیل دیوانگی ما    یا : یاحسین(ع)کربلا

الهی به حق سالار زینب، قتیل العبرات حسین بن علی(ع) ما رو از جهادگران واقعی قرار بده.آمین.

" اللهم ارزقنا شهادة فی الجهادی "

  • سرباز ولایت

 

وقتی متولد می‌شوی درِگوشت اذان می‌خوانند و وقتی می‌میری برات نماز می‌خوانند

به‌ راستی زندگی چه‌ قدر کوتاه است فاصله یک اذان تا یک نماز


  • سرباز ولایت