شهید گمنام بگو بگو به من حرف دلت رو تا کی می خوای سکوت کنی؟!
شهید گمنام بگو ..
باشه دیگه کل وصیاتتو اجرا می کنم تو فقط غصه نخور .. تو فقط غصه نخور ..
باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر می کنم تو فقط غصه نخور ..
شهید گمنام سلام ..
لبیک یا انصار اباعبدالله الحسین علیه السلام ..
حال و هوای شهر ما دوباره رنگ و بوی شهدا گرفت .. شکر خدا ...
دوباره حتی برای یک روز هم که شده دل های سرد و دنیایی ما رنگ و بوی شما رو می گیره و آرزوی شهدایی شدن می کنه ..
آرزوی بچه های دانشگاه آزاد چه زود برآورده شد و دوباره شهید اومد تا دانشگاه ما شهدایی بشه ..
چه قشنگ بود مراسم عقد ساده ای که تو دانشگاه پردیس کنار مزار شهدا گرفته شد .. چه قشنگه شبهای دانشگاه قم و عاشورا خوندن های گروهی کنار مزار شهدا ..
و اینبار نوبت بچه های دانشگاه آزاده که عشق بازی کنن .. همه ی دوران دانشجویی اونها یه طرف از این به بعد یه طرف .. چقد می تونیم انیس و همدم شهدا باشیم .. نه با زبون و شعار بلکه با عمل و کردار .. با خوب درس خوندنمون .. با خودسازی هامون و ...
این روزها بوی قفس دارد زمانه اندوه و غربت می وزد از هر کرانه
این روزها دلتنگ دلتنگم شهیدان کی می رود از خاطر من یاد یاران
بعد از شما بال و پرم از دست رفته تا آسمانها، معبرم از دست رفته
بعد از شما هر لحظه بوی غم گرفته در این غروب بی کسی قلبم گرفت
رفتید و ما ماندیم و دلتنگی و هجران دنیای جور و بی وفائی، رنج دوران
رفتید و ما ماندیم و سیل امتحان ها در این غبار آلودی شک و گمان ها